آموخته‌ام که پذیرش دین اجباری نیست و هیچ فرد یا گروهی را به پذیرش دین مجبور نمی‌کنم.

 آموخته‌ام که خالصانه با تمام توان برای نشر دین اسلام با رعایت کامل مصالح فردی و اجتماعی و با رعایت قانون جمهوری اسلامی تلاش کنم.

آموخته‌ام که به تمام انسان‌ها اعم از مسلمان و غیرمسلمان سود برسانم اگر نتوانستم ضرر نرسانم.

آموخته‌ام که برادران و خواهران اهل‌تشیع جزء لاینفک ایران اسلامی بوده و به فکر حذف آن‌ها از هیچ صحنه‌ای نیستم.

آموخته‌ام که با همه‌ی گروه‌های اسلامی و غیراسلامی به بهترین روش برخورد کنم مگر غیراسلامی‌ها که به صراحت علیه اسلام اعلان جنگ کنند.

آموخته‌ام که هیچ فرد یا گروهی را کافر ندانم مگر با دلیل صریح و قاطع.

آموخته‌ام که به‌جای کافر می‌توانم بگویم غیرمسلمان.

آموخته‌ام که در میان خانواده و جامعه تلاش کنم که اخلاق نیکو داشته باشم.

آموخته‌ام که در محیط کار جدی، تلاشگر، آگاه به قوانین، خوش برخورد و فرا حزبی فکر کنم؛ و شایسته‌سالاری معیار سنجش و ارتقای زیردستانم باشد نه تعهد دینی، مذهبی و حزبی و... سه ویژگی اخیر از شاخص‌های مورد نظر باشند.

آموخته‌ام که دین از سیاست جدا نیست.

آموخته‌ام که به بهترین وجه امر به معروف و نهی از منکر کنم و آن را وظیفه‌ی دینی و لازم بدانم.

آموخته‌ام که در انجام کارها به خداوند توکّل و مسببات انجام کار را فراهم کنم.

آموخته‌ام که به پرورش جسم و روح هم‌زمان بپردازم.

آموخته‌ام که برای ادای نماز به جماعت در مساجد تلاش کنم.

آموخته‌ام که برای اظهارنظر در مورد هر مسأله‌ای یا سکوت رعایت کنم یا اظهارنظر عالمانه نمایم.

آموخته‌ام که در مسائل فقهی آسان‌ترین رأی [البته با دلیل] را برگزینم؛ زیرا دین آسان است.

آموخته‌ام که همچنان که رسول الله(صلی الله علیه وسلم) رحمةً للعالمین است ما هم این‌چنین باشیم.

آموخته‌ام که برای گرفتن پُست و مقام حریص نباشم، اما اگر شرایط فراهم باشد و توانایی داشته باشم بپذیرم.

آموخته‌ام شغلی را انتخاب کنم که برای انجام آن توانایی دارم.

آموخته‌ام که در هر کار خیری -وابسته به هر فرد، حزب و گروهی باشد- شرکت کنم.

در پایان از خداوند متعال می‌خواهم توفیق عمل به آموخته‌هایم را به من عطا فرماید.